مفهوم حقیقی و اصیل شفاعت
پرسش :
مفهوم حقیقی و اصیل «شفاعت» در منابع اسلامی چیست؟
پاسخ :
کلمه شفاعت از ریشه «شَفْع» به معناى «جفت» و «ضَمُّ الشئ الى مِثْلِه» مى باشد و نقطه مقابل آن «وتر» به معناى تک و تنهاست، سپس به ضمیمه شدن فرد برتر و قویتر براى کمک به فرد ضعیف تر اطلاق گردیده است.
این لفظ در عرف و شرع به دو معناى متفاوت گفته مى شود:
الف) شفاعت در لسان عامّه به این گفته مى شود که شخص شفیع از موقعیّت، شخصیّت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیردستان خود عوض کند؛ گاهى با استفاده از نفوذ خود و ملاحظه اى یا وحشتى که از نفوذ او دارند، و زمانى با پیش کشیدن مسائل عاطفى و تحت تأثیر قرار دادن عواطف طرف، و زمان دیگرى با تغییر دادن مبانى فکرى او درباره گناه مجرم و استحقاق او، و مانند اینها...
به طور خلاصه شفاعت در این جا هیچ گونه دگرگونى در روحیّات و فکر مجرم یا متّهم به جرم ایجاد نمى کند و تمام تأثیرها و دگرگونیها مربوط به شخصى است که شفاعت نزد او مى شود.
این نوع شفاعت در بحث هاى مذهبى به هیچ وجه معنا ندارد؛ زیرا نه خداوند اشتباه مى کند که بتوان نظر او را عوض کرد و نه عواطفى به این معنا که در انسان است وجود دارد که بتوان آن را برانگیخت، و نه از نفوذ کسى ملاحظه کرده و وحشتى دارد و نه پاداش و کیفر او بر محورى غیر از عدالت دور مى زند.
ب) مفهوم دیگر شفاعت آن است که در منابع مذهبى وارد شده و آن بر محور دگرگونى و تغییر موضع «شفاعت شونده» دور مى زند، یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى سازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحقّ بخشودگى گردد، و ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیدارى و آگاهى آنها است و تمام ایرادها، خرده گیریها و حمله ها، همه متوجّه تفسیر اوّل براى شفاعت مى شود، نه مفهوم دوّم که یک معناى منطقى، معقول و سازنده است.
منبع: پیدایش مذاهب، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم، 1384 شمسی، چاپ: اول، ص 152.
کلمه شفاعت از ریشه «شَفْع» به معناى «جفت» و «ضَمُّ الشئ الى مِثْلِه» مى باشد و نقطه مقابل آن «وتر» به معناى تک و تنهاست، سپس به ضمیمه شدن فرد برتر و قویتر براى کمک به فرد ضعیف تر اطلاق گردیده است.
این لفظ در عرف و شرع به دو معناى متفاوت گفته مى شود:
الف) شفاعت در لسان عامّه به این گفته مى شود که شخص شفیع از موقعیّت، شخصیّت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیردستان خود عوض کند؛ گاهى با استفاده از نفوذ خود و ملاحظه اى یا وحشتى که از نفوذ او دارند، و زمانى با پیش کشیدن مسائل عاطفى و تحت تأثیر قرار دادن عواطف طرف، و زمان دیگرى با تغییر دادن مبانى فکرى او درباره گناه مجرم و استحقاق او، و مانند اینها...
به طور خلاصه شفاعت در این جا هیچ گونه دگرگونى در روحیّات و فکر مجرم یا متّهم به جرم ایجاد نمى کند و تمام تأثیرها و دگرگونیها مربوط به شخصى است که شفاعت نزد او مى شود.
این نوع شفاعت در بحث هاى مذهبى به هیچ وجه معنا ندارد؛ زیرا نه خداوند اشتباه مى کند که بتوان نظر او را عوض کرد و نه عواطفى به این معنا که در انسان است وجود دارد که بتوان آن را برانگیخت، و نه از نفوذ کسى ملاحظه کرده و وحشتى دارد و نه پاداش و کیفر او بر محورى غیر از عدالت دور مى زند.
ب) مفهوم دیگر شفاعت آن است که در منابع مذهبى وارد شده و آن بر محور دگرگونى و تغییر موضع «شفاعت شونده» دور مى زند، یعنى شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى سازد که از یک وضع نامطلوب و در خور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحقّ بخشودگى گردد، و ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیدارى و آگاهى آنها است و تمام ایرادها، خرده گیریها و حمله ها، همه متوجّه تفسیر اوّل براى شفاعت مى شود، نه مفهوم دوّم که یک معناى منطقى، معقول و سازنده است.
منبع: پیدایش مذاهب، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم، 1384 شمسی، چاپ: اول، ص 152.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}